سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خانه ویرایش و نگارش / خانه کتاب

ویرایش مقاله، کتاب، پایان نامه + تولید محتوا پذیرفته می‎‏‌شود. 09191515288 https://b2n.ir/h00299


اصل علمی در ویرایش


ویراستار باید برای هر تغییری که انجام می‏دهد، دلیلی منطقی، مستند و معتبر داشته باشد پس اگر نمی‏توانید دلیلی برای تغییر کلمات یا حذف آنها بیاورید، به آنها دست نزنید.



 




شرط اصلی در ویرایش

 اگر توانسته باشیم متنی را ازنظر نگارشی چنان تغییر دهیم که خواننده(ی البته آگاه از

 بحث محتوایی متن)، هر مطلب از آن را با یک بار خواندن بفهمد و مجبور نباشد بعد

 از خواندن هر مطلب، به ابتدای آن برگردد، ویراستاری خوبی انجام داده‌ایم.

 


 

ویراستاری، ترکیبی از علم و هنر و فن است.

علم است؛ چون ویراستار باید به آنچه ویرایش می‏کند تسلط علمی داشته باشد. از لحاظ ادبی هم باید به علوم ادبی تسلط داشته باشد.

هنر است؛ چون استفاده از کلمات و نوع کاربرد آنها در کنار یکدیگر، کاری هنری است که بسته به ذوق نگارشی افراد، تفوت می‏‏کند.

فن است؛ چون تنها با دانستن نکات ویرایشی، دستوری و شیوه کار، نمی‏توان ویراستار شد؛ بلکه مدت‏ها کارورزی نیاز دارد.

 


صادق کیا، که استاد دانشگاه تهران و رئیس فرهنگستان زبان ایران (فرهنگستان دوم) بوده‌است، واژه «ویراستن» را از فارسی میانه به فارسی نو آورده‌است و بر پایه قواعد این زبان از این واژه، صفت مفعولی «ویراسته»، صفت فاعلی «ویراستار»، و اسم مصدر «ویرایش» را ساخته ‌است.

تاریخ زبان فارسی، محسن ابوالقاسمی، ص301.

 


ویراستار موظّف است که ضمن رعایت سبک صاحب نوشته یا مترجم، خطاهای دستوری، حشو، تکرار، گزافه‌گویی، و عبارت‌های بی‌شیرازه و پریشان را سامان دهد.

ویکی پدیا به نقل از: زبان فارسی 1، سال اوّل آموزش متوسّطه، تهران، دفتر برنامه‌ریزی و تألیف کتاب‌های درسی ایران، 1385، درس پنجم، ص23.


انواع ویرایش در راهنمای ویراستاری و درست نویسی از دکتر حسن ذوالفقاری

انواع ویرایش: فنی؛ زبانی-ساختاری و تخصصی-علمی

انواع ویرایش

دکتر حسن ذوالفقاری، معتقد است پس از پایان کار هر نوشته‌ای، باید سه نوع ویرایش روی آن صورت بگیرد تا آن نوشته از هر نظر پالایش شود:

1 ویرایش فنی

این نوع ویرایش، شامل کارهای زیر است:

1. 1 یک‌دست کردن رسم‌الخط کلمات؛ به عنوان مثال، عبارت‌هایی مانند «میرساند»، «بسمه تعالی»، «اینجانب»، «بعرض» و «حضرتعالی» را به صورت درست آن‌ها، یعنی «می‌رساند»، «باسمه تعالی»، «این جانب»، «به عرض» و «حضرت عالی» بنویسیم.

1. 2 اصلاح غلط‌های املایی؛ به عنوان مثال‌، کلمه‌هایی مانند «درخاست» و «استحظار» را به صورت «درخواست» و «استحضار» بنویسیم.

1. 3 کنترل پاراگراف‌بندی؛ یعنی اینکه چه جمله‌هایی را در کنار هم و در یک پاراگراف قرار بدهیم. همان‌طور که می‌دانیم در یک کتاب، جمله‌هایی که یک مفهوم یا مثال خاص را توضیح می‌دهند، باید پشت سر هم بیایند و یک پاراگراف را تشکیل بدهند. به عنوان مثال، قبل از عبارت‌هایی مثل «بنابراین»، «در این حالت»، «برای این منظور»، «به عبارت دیگر»، «یعنی» و غیره، نباید یک پاراگراف جدید ایجاد کنیم.

1. 4 اصلاح یا اعمال نشانه‌گذاری‌های متن؛

1. 5 یک‌دست کردن ضبط اعلام، اصطلاحات، آوانگاشت آن‌ها در صورت لزوم و آوردن معادل لاتین کلمات؛

1. 6 اعمال قواعد عددنویسی، فرمول‌نویسی، اعراب‌گذاری و اختصارهای متنی؛

1. 7 مشخص کردن حدود نقل‌قول‌ها، وارسی ارجاعات، درستی نشان مآخذ و پانوشت‌ها و یادداشت‌ها؛

1. 8 بررسی کالبدشناسی اثر، شامل تمامی نمایه‌ها، جدول‌ها، نمودارها، تصاویر، عکس‌ها، فهرست مطالب، واژه‌نامه و غیره؛ جالب است بدانید که بعضی از انتشاراتی‌های معتبر دنیا مانند انتشارات دانشگاه کمبریج، کسانی را به عنوان Indexer به کار می‌گیرند که فقط کارشان، ایجاد قسمت «نمایه» یک کتاب است؛ هر چند مسئولیت نهایی این قسمت، به عهده نویسنده کتاب است.

1. 9 کنترل اندازه و قلم حروف، عنوان فصل‌ها، بخش‌ها و زیربخش‌ها، سربرگ‌ها و نمونه‌خوانی. دقت داشته باشید که منظور از نمونه‌خوانی، غلط‌گیری تایپی است که با وجود اینکه بدیهی‌ترین کار لازم برای یک نوشته قبل از چاپ شدن است، خیلی از نویسندگان و ناشران ایرانی، آن را انجام نمی‌دهند. تعداد غلط‌های تایپی‌ای که در بین کتاب‌های انگلیسی‌ای که تا به حال خوانده‌ام، پیدا کرده‌ام، به اندازه تعداد انگشت‌های یک دست هم نرسیده است؛ اما در مقابل، متأسفانه کتاب‌های فارسی، پر از غلط‌های تایپی است.

نکته خیلی مهمی که در نمونه‌خوانی باید به آن توجه کرد، این است که بهتر است کار نمونه‌خوانی را شخص دیگری غیر از نویسنده کتاب انجام دهد. چون بارها این مطلب را از نویسندگان مختلف شنیده‌ام که چون خودشان، نویسنده متن بوده‌اند، بعضی از جمله‌های کتاب، به جای چشم‌شان، به طور ناخودآگاه با ذهن‌شان مرور می‌شود و بنابراین بسیاری از غلط‌های تایپی کتاب را نمی‌بینند.

2 ویرایش زبانی-ساختاری

2. 1 رفع خطاهای دستوری، ساختاری و جمله‌بندی؛ به عنوان مثال، در جمله «مایه افتخار من است که از تجربیات شما بهره‌مند و در کارهایم از آن‌ها استفاده کنم»، باید بعد از «بهره‌مند»، از فعل «شوم» استفاده کنیم؛ چون «بهره‌مند کنم»، معنایی ندارد. بنابراین یکی از هدف‌های ویرایش زبانی-ساختاری، جلوگیری از حذف بدون قرینه فعل‌ها در جمله است. به عنوان مثالی دیگر، می‌توان به کاربرد درست «را»ی مفعولی بعد از مفعول اشاره کرد.

2. 2 اصلاح انحراف از زبان معیار و یک‌دست کردن زبان نوشته؛

2. 3 ابهام‌زدایی از عبارت‌های نارسا، مبهم، متناقض، نامفهوم و عامیانه؛

2. 4 انتخاب برابرهای مناسب برای واژگان غیر فارسی، حذف واژگان، تعابیر و اصطلاحات و عبارت‌های تکراری و زائد، عامیانه، ناقص، نارسا، متضاد و متناقض؛

2. 5 کوتاه کردن جمله‌های طولانی؛

2. 6 ساده‌سازی و روان‌سازی متن از نظر جمله‌بندی؛

2. 7 گزینش واژگان فارسی و برابرهای مناسب.

3 ویرایش تخصصی یا علمی یا محتوایی

3. 1 حذف، کاهش یا تلخیص مطالب تکراری، غیرضروری، غیرمستند، مبتذل، نامتعارف، سست و ضعیف؛

3. 2 اصلاح، تنظیم و جابه‌جایی مطالب برای انسجام و یک‌دستی نوشتار؛

3. 3 افزایش برخی نکات فراموش‌شده، جافتاده در متن یا پاورقی؛

3. 4 مقابله متن با اصل (در صورت ترجمه یا تصحیح متون کلاسیک)؛

3. 5 توضیح، یادآوری یا پیشنهاد ضروری در پاورقی که البته باید با ذکر کلمه «ویراستار» و با اجازه از نویسنده کتاب باشد.

3. 6 بازبینی و تصحیح مطالب نادرست، متناقض و غیرعلمی.

 

منبع: راهنمای ویراستاری و درست نویسی، دکتر حسن ذوالفقاری: به نقل از پانویس.

--------------------------------------------------------------------------------------------

ویکی پدیا درباره انواع ویرایش چنین آورده است:

ویرایش به همه جنبه‌های یک اثر ــ از محتوا، ساخت، زبان، و نظم و ترتیب ظاهریِ آن ــ تعلق می‌گیرد، و برهمین‌پایه، انواعی دارد:

  • ویرایش فنّی (ویرایش صوری): آراستگی ظاهری و نظم و ترتیب بخشیدن به اثر؛
  • ویرایش تخصّصی: که ناظر بر جنبه علمی یا تخصّصی اثر است؛
  • ویرایش زبانی و ساختاری: که مربوط به جنبه‌های دستوری و نگارشی و املایی است.

زبان فارسی 1، سال اوّل آموزش متوسّطه، ص22، دفتر برنامه‌ریزی و تألیف کتاب‌های درسی ایران، تهران، 1385.

 

 

 


1. تعریف ویرایش در کتاب «شیوه‌نامه‌ جامع ویرایش» نوشته‌ جمشید سرمستانی چنین آمده است:

«ویرایش، دانشی منطق پایه است که به درست کردن نادرستی‎ها، زدودن کاستی‎ها، رسا کردن معنی، روان‎ کردن و فارسی کردن نوشته، سامان دادن به سازه‎ها، و هم‎خوان کردن نوشته با قواعد و شیوه‎های مشخص ویرایش می‎پردازد.»

 برای توضیح بیش‌تر درباره‌ این کار می‌توانم بگویم که:

ویرایش، مجموعه‌ای از روش‌ها و قاعده‌هاست که به کمک آن‌ها، یک نوشته -از کتاب گرفته تا مقاله، پایان‌نامه، فیلم‌نامه، مصاحبه، سخنرانی، انواع نشریه‌ها و...- مطابق با منظور پدید آورنده و در قالب‌های معیار (استاندارد)، به مخاطب عرضه می‌شود. در یک جمله می‌توانم بگویم که ویرایش، «درست نویسی، رسا نویسی و بقاعده نویسی» است.


2. تعریف ویرایش در کتاب «شیوه‌‌نامه ویرایش: اصول ویرایش و نشر ـ جلد 1»، محمدرضا محمدی‌فر چنین آمده است:

«ویرایش مجموعه‌ای از فعالیت‌های علمی و هنری است که هدف آن بهبود بخشیدن به ارائه و بازنمود مطلب نوشته شده و یا تصحیح خطاها و نواقص احتمالی آن، و یا مدیریت امور مربوط به انتشار متن است.»


3. اسدالله معظمی گودرزی، مدرس دانشگاه پیام نور: ویرایش، انسجام دادن به ساخت زبانی اثر است بر مبنای منطقی که آن زبان از آن تبعیت می کند.

http://www.lisna.ir/

4. تعریفی دیگر: ویرایش مجموعه ای از فعالیت های علمی و هنری است که هدف آن بهبود بخشیدن به ارائه و باز نمود مطالب نوشته شده و یا تصحیح خطاها ویا نواقص احتمالی آن و یا اداره امور به انتشار متن است . اگر فعالیت علمی می کنیم : بیشتر مربوط به ظاهر و شکل مطالب است (اندازه متن ، نوع کاغذ ، مقدار حاشیه ها و عنوان ها و ...) وقتی صحبت از باز نمود می کنیم :مشروط بر این است که ما اجازه آن کار را داشته باشیم ( بیان ها را عوض کردن و نویسنده این اجازه را به ما بدهد) . رفع نقص :هر گونه نقص ، اعم از درست نویسی ، فراموشی علامت ها و .... .

http://journalistkarbordi.blogfa.com/category/3


5. این کلمه معادل EDIT در زبان انگلیسی می باشد و در اصطلاح به مجموعه ای از خدمات نگارش گفته می شود که برای نشریه چاپ یک اثر صورت می گیرد .

http://vahed41.lxb.ir/post/17/%3C-BlogPhotoLink-%3E

6. تعریف ویرایش در کتاب «انواع ویرایش»، ابوالفضل طریقه دار چنین آمده است:

ویرایش، کلمه‌ای است فارسی که از زبان پارسی میانه به زبان فارسی دری امروزین، وارد شده است.از نظر دستوری،اسم مصدر و مصدر آن،«ویراستن» می‌باشد.معادل آن در انگلیسی editing    و در عربی«تحریر» است. به کسی که این کار را انجام می‌دهد«ویراستار» و معادل آن را در انگلیسی editor   و در عربی«محرّر» می‌گویند.

7. ویکی پدیا به نقل از: فرهنگ معین: ویرایش به زیاد یا کم کردن مطلب، تصحیح و تنقیح (اصلاح کردن کلام از عیب و نقص:فرهنگ معین) متن‌هایی که برای چاپ و نشر یا هرچیز دیگر آماده می‌کنند گفته می‌شود.

8. ویکی پدیا: هر نوشته باید از جهات گوناگونِ محتوا، بیان، صحّت و اعتبار، دقّت، نظم، آراستگی، علایم نگارشی، و... بررسی و بازبینی شود. به این بازبینی «ویرایش» یا «ویراستاری» می‌گویند.

تعاریف دیگر را بفرمایید تا بیفزایم.


·         قواعد کلّى خط فارسی

·         1. حفظ چهره خطّ فارسى

·           نباید شیوه‌اى را برگزید که چهره خطّ فارسى به صورتى تغییر کند که مشابهت خود را با آنچه در ذخایر فرهنگى زبان فارسى به جا مانده است به‌کلّى از دست بدهد.

·         2. حفظ استقلال خط

·             خطّ فارسى نباید تابع خطوط دیگر باشد و لزوماً و همواره از خطّ عربى تبعیت کند. البته در نقل آیات و عبارات قرآن کریم،‌ رسم‌الخطّ قرآنى رعایت خواهد شد.

·          3. تطابق مکتوب و ملفوظ

·             کوشش مى‌شود که مکتوب، تا آنجا که خصوصیات خطّ فارسى راه دهد، با ملفوظ مطابقت داشته باشد.

·          4. فراگیر بودن قاعده

·             کوشش مى‌شود که قواعد املا به‌گونه‌اى تدوین شود که استثنا در آن راه نیابد، مگر آنکه استثنا خود قانونمند باشد و یا استثناها فهرست محدود تشکیل دهد.

·         5. سهولت نوشتن و خواندن

·             قاعده باید به‌گونه‌اى تنظیم شود که پیروى از آن کار نوشتن و خواندن را آسان‌تر سازد، یعنى تا آنجا که ممکن است، رعایت قواعد وابسته به معنا و قرینه نباشد.

·          6. سهولت آموزش قواعد

·             قواعد باید به صورتى تنظیم شود که آموختن و به کار بردن آنها تا حدّ امکان براى عامّه باسوادان آسان باشد.

·          7. فاصله‌گذارى و مرزبندى کلمات براى حفظ استقلال کلمه و درست‌خوانى

·             فاصله‌گذارى میان کلمات، خواه بسیط و خواه مرکب،1 امرى ضرورى است که اگر رعایت نشود طبعاً سبب بدخوانى و ابهام معنایى مى‌شود. در نوشته‌هاى فارسى دو نوع فاصله وجود دارد: یکى فاصله «برون‌کلمه»، یعنى فاصله‌گذارى میان کلمه‌هاى یک جمله یا عبارت، مانند «یکى از صاحبدلان سر به جیب مراقبت فروبرده بود» (این فاصله در ماشین تحریر و رایانه «فاصله یک‌حرفى» خوانده مى‌شود) و دیگرى فاصله «درون‌کلمه» که معمولاً میان اجزاى ترکیب و اغلب در حروف منفصل مى‌گذارند: ورود، آزادمرد، خردورزى، پردرآمد (این فاصله در تداول نیم‌فاصله خوانده مى‌شود). رعایت این نیم‌فاصله، به‌ویژه در دست‌نوشته‌ها، دشوار است و ازاین‌رو اختیارى است و مى‌توان ابهام تلفّظى را در ترکیب‌هایى مانند خردورزى با حرکت‌گذارى برطرف کرد.

·         ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

·         1. مرکب یا ترکیب به معناى اعمّ کلمه گرفته شده است و شامل کلمه‌هایى مانند کتابخانه، داروخانه، گلاب، دانشجو، دانش‌پرور، خردورزى، تورّم‌زا، غذاخورى، همدلى،‌ ارجمند،‌ بررسى، بازگویى، کتابچه، دفترچه مى‌شود.


 

تعریف دستور زبان و دستور خط

 

 

زبان از مجموعه اصول و قواعدى به نام «دستور زبان» پیروى مى‌کند،

 

 

 

خط نیز باید پیرو اصول و ضوابطى باشد که  مجموع آن اصول و ضوابط «دستور خط» نام دارد.

 

 

........